آموزش کاتا یکی از موضوعات مهم در آموزش کاراته است.
کاتا منبع تمام مسائلی است که در مورد محتوای فنی در کاراته وجود دارد. “مبارزه واقعی با حریفان خیالی” (که بنا به نظر هربین و چماما صحیح نیست) یا مجموعه ای از تکنیک های شناخته شده در کاراته، کاتا تا حد زیادی به عنوان محور مرکزی روش سنتی ظاهر می شود.
نباید فراموش کنیم که از نظر آماری تعداد کمی از فراگیران میتوانند به یادگیری کاتای برتر نزدیک شوند. اگر تعداد کمربندهای سیاه را از مجموع کسانی که کارت عضویت دارند یا داشتند بدون اینکه به این رتبه برسند و تمرین را رها کرده اند بشماریم، متوجه می شویم که یک مربی چقدر باید خستگی ناپذیرانه کاتاهای پایه را برای مخاطبانی تدریس کند که تازه وارد میشوند و نه اینکه به سوی تعمیق دانش کاتا پیش بروند با توجه به ویژگی فرضی آن: تمرین مبارزه.
نکته اول: کاتا یک مبارزه واقعی با حریفان خیالی نیست آنچنان که گفته می شود، کاتا یک شبیه سازی برون یابی شده از مبارزه آزاد است – بنابراین از نظر فنی – تاکتیکی محدود کننده است. به همین دلیل است که چندین کاتا وجود دارد که یک مجموعه فنی و تاکتیکی مهم و پیچیده تر را سازماندهی می کنند – بین این دو تعریف، یک سوال اساسی وجود دارد: هیچ فشاری در کاتا وجود ندارد، آنگونه که در مبارزه آزاد وجود دارد. : کاتا یک مبارزه نیست (ابزار است). در حالی که مبارزات قراردادی تا حد زیادی تبدیل به مبارزه می شوند.
در روش سنتی، کاتا به عنوان تکیه گاهی برای آموزش مبارزه و نه به عنوان یک هدف غایی شناخته میشود – با برونیابی توالی تکنیکهای مورد مطالعه که آن را تشکیل میدهند (بونکای)، سپس به تدریج «نمونهسازی» میشوند و از طریق مبارزات قراردادی که به نوبه خود آخرین ابزار یادگیری برای مبارزه “آزاد” هستند، در شرایط واقعی مورد آزمایش قرار میگیرند.
کاتا، حتی اگر یادگیرنده را در شرایطی قرار دهد که مهارتهای فیزیکی و فکری خود را (تمرکز، هوشیاری، ادراک و غیره) کاملاً مورد استفاده قرار دهد، به تمرینکننده اجازه نمیدهد که تجربه مبارزه با مهارتهای احساسی مانند “پذیرش دفاع” (هنگامی که حمله توسط حریف دفاع میشود) و یا «مدیریت استرس» که در مبارزه آزاد از اهمیت بالایی برخوردار است را تجربه کند.
کاتا بر خلاف مبارزه هیچ فشاری را بر فراگیر تحمیل نمیکند.حتی اگر کاتا برای یک مبتدی معنای یکسانی نداشته باشد، اهمیت این تفکر بر این واقعیت استوار است که کاتای پایه ابزاری برای یادگیری مبارزه نیستند، همانطور که برخی از فراگیران خبره میتوانند این را درک کنند (تجربه آنها از مبارزه یکسان نیست): کاتاهای پایه اساساً به دلیل ماهیت تازه کار بودن خود فراگیران، ابزارهای یادگیری فنی هستند (مطمئناً به همین دلیل است که آنها با کاتای پیشرفته متفاوت هستند).
نکته دوم: باید بدانیم که اگر از این اصل شروع کنیم که کاتا یک تجربه «محدود» مبارزه با فرافکنی ذهنی حریفان است، در واقع موضوعی را مطرح کرده ایم که برای بزرگسالان ممکن است ولی برای کودکان زیر ۱۱ تا ۱۲ سال ممکن نیست (ر.ک. / روانشناسی ژنتیک: پیاژه – توسعه هوش در آنتوژنز). در واقع در این سن، کودکان امکان عملکرد انتزاعی را ندارند – کاتا، تا آنجا که به آنها مربوط می شود، مطمئناً یکسری حرکات بدنی بسیار آموزشی است که نمیتواند هدفی یکسان داشته باشد : از یک سو به این دلیل که اساساً مبتدی هستند و از سوی دیگر به دلیل که آنها کودک هستند.
آموزش
به عنوان یک مربی چه سوالاتی می توانم از خود بپرسم تا اهداف آموزشی خود را تعیین کنم؟
- چه تکنیک هایی برای یادگیری کاتای پایه پیش نیاز است؟ از نظر دانش فنی، چه دستاوردهایی وجود دارد که به من اجازه می دهد سکانس اول را شروع کنم؟
- دانستن چه چیزی در یک کاتا مهم است که می تواند در سایر کاتاها مفید باشد؟ به عبارت دیگر، آیا نقاط مشترکی در چند کاتا یا همه کاتاها وجود دارد؟ (کاتاهای پایه هم و شاید بیش از هر چیز ابزارهایی برای یادگیری کاتای بالاتر هستند).
- پاسخ ها: تعادل / مفهوم توالی تکنیک ها / تغییر جهت (تای ساباکی) / ریتم (تناوب زمان ضعیف و قوی) / سرعت (تغییر زمانی) / مشارکت واقع بینانه / آشنایی با بونکای / بخاطر سپردن سکانس های کاتا و غیره …
به بیان ساده تر، برنامه آموزشی شودان (دان یک) ما را دقیقاً با این مهارت های رایج آشنا می کند.